بازم شیطونی
سلام گل مامان ! قبلا واست گفتم که چقدر کشوها رو دوست داری دیروز که بابا اتاقو جمع کرده بود یادش رفته بود مثل همیشه یه بالش بذاره جلوی کشوهای کمدت ! منم تو آشپزخونه مشغول بودم که متوجه شدم تو صدات در نمیاد فهمیدم داری یه کار جالب میکنی اومدم دیدم واسه اولین بار رفتی سر کشوی کمدت و ... خیلی خوشم اومد !!! ازت عکس گرفتم تا بعدا ببینی اولین باری که رفتی سر کشوی کمدت چقدر خوشحال شدی ...
نویسنده :
تینا
21:58